روز بی پایان

زندگی روزی است بی پایان که در آن هزاران خورشید غروب میکند

روز بی پایان

زندگی روزی است بی پایان که در آن هزاران خورشید غروب میکند

دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب
  • ۱
  • ۰

خاله پدرم

پدرم یک خاله داشت، پیرزن خدا بیامرز هروقت ما را میدید که مشغول بازی هستیم میگفت: خاله هروقت بیکار شدید بخوابید.
عجیب بود ،دیگران نصیحت میکردند درس بخوانید، کارکنید، ول نچرخید و...، وآن وقت پیرزن میگفت بخوابید!
به مادرم گفتم چرا اینجوری میگوید؟ مادرم میگفت از بس اینها توی بچگی سختی کشیدن. بعد مادرم تعریف میکرد که مادربزرگم خدابیامرز از یک و نیم ساعت قبل از اذان صبح بیدار بوده و برای پختن نان خمیر میکرده ، بعد وقت آماده کردن کاه و یونجه  ی گوسفندها بوده. مادرم میگفت وقتی ما بیدار میشدیم نماز میخواندیم و بعد نان داغ و صبحانه و بعد هم مادربزرگ مشغول دارقالی میشده.همان اول صبح یک تیکه گوشت و یه مشت نخود میریختند توی زودپز و تا ظهر فِس فِس میکرده، منم از فس فس دیگ خوشم می آید. الان هم مادرم از بوی بخارهایی که فس فس میکنند میفهمد آبگوشت کی آماده است.
به زمستان و تابستان کارهای روزانه فرق میکرده، آخرهای زمستان و بهار و تابستان کاشت و داشت و برداشت است و پاییز و زمستان آماده سازی و فروش. مادرم میگفت شبهای زمستان برای ما صدای تق تق سنگ بود و دسته هاونگ، مینشستند پای یک کوه بادام و دانه دانه بادامها را میشکستند، چون مغز بادام ارزش بیشتری داشته است و عمده این فعالیتها که کار خانه محسوب میشده به عهده ی زن و دختر خانه بوده است و مردها و پسرها کارهای دیگری داشتند.
اینجور که مادرم میگفت از یک و نیم ساعت قبل اذان صبح بیدار نمیشدند که سحرخیز باشند یا ورزش کنند یا به تهجد و عبادت بپردازند بلکه همین یک و نیم ساعت را هم که از شب میدزدیدند و به روز اضافه میکردند خودش یک و نیم ساعت بوده، بلکه روزها زمان کم بوده، بلکه آن هفده -  هجده ساعتی که بیدار بودند برای کارهاشان زمان کم بوده است.
خاله ی پدرم خدابیامرز یک خصوصیت دیگر هم داشت، از دختر بدش می آمد، وقتی کسی از اقوام دختر به دنیا میآورده خوشش نمی آمده و به نوزاد بد و بیراه میگفته.
حالا من صبح جمعه اول پنج روز تعطیلی یاد حرف خاله ی پدرم افتادم که نصیحت میکرد هروقت بیکار شدید بخوابید.

  • ۹۳/۱۲/۲۹
  • سید مصطفی میرخلیلی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی