چه کسی باور میکرد که صداها، طعمها، بوها و تصویرها هم قدیمی شان،آن سالهای دورشان زیباتر، خوشطعمتر و خوشبوتر باشند!؟
-صدای رعد
-و ناگهان شر شر باران
-بوی خاک نمناک
-صدای مردی که خیس و آبچکان وارد خانه میشود و میگویید: "اوه عجب باران تندی"
-صدای زنی که کنار پنجره نشسته است. به کوچه نگاه میکند و میگوید: "عجب بارانی"
-برگهای درخت چنار که با قطره های باران بازیشان گرفته است
-صدای ترق ترق چوبها در بخاری چوبی
-صدای قل قل کتری روی بخاری
-طعم یک استکان چای داغ
-صدای باران روی چتر
-زیر باران منتظرش ماندن
پ.ن: حتما صداها، طعمها، بوها و تصویرهای بیشتری را سراغ دارید از آن سالهای دور که چیزی را برای شما تداعی میکند. آنها را به یادآورید.