مرد صد ساله ای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد
نوشته: یوناس یوناسن
مترجم: فرزانه طاهری
انتشارات: نیلوفر
در وصف زیبایى و گیرایى این رمان همین را بگویم که تا خواندنش تمام شد خواستم نامه اى به هولدن کالفیلد بنویسم و بگویم:
هولدن عزیز
با سلام
خواستم تو را با دوستى جدید که به دنیاى ما وارد شده است آشنا کنم، کسى که همچون تو، از دیگر شخصیتهاى داستانها و رمانهایى که خوانده ام خاص تر و دوست داشتنى تر است. آلن کارلسن صد سال دارد. او متخصص انفجار است و به صورت رقت انگیزى خوش شانس. داستان زندگى او سراسر عجیب، دلهره آور و حتى مضحک و خنده دار است که گاهى تورا به قهقه وا میدارد، و حتى جالب است که بدانى ایران را هم تجربه کرده و در تهران چند روزى را زندانى بوده است.
هولدن! این را درک میکنم که دوستىِ دونفره ى ما با آمدن شخص سومى به این پیرى کمى حال و هوایش فرق کند اما امیدوارم در این دوستى سه نفره به او حسادت نکنى و هوایش را داشته باشى، هرچه باشد او پیرمردى صد ساله است که از پنجره فرار کرده و ناپدید شده است.
دوستدارت من.
پ.ن: هولدن کالفیلد=شخصیت رمان "ناطور دشت" نوشته ى "دى جى سالینجر"